سلامم
انشاء: گذر از رودخانه
رودخانه، همانند زندگی، همیشه در جریان است. وقتی کنار آن ایستادهای، صدای آرام و بیوقفهاش دل آدم را به تپش میاندازد. آب زلال و شفاف، انگار دعوت میکند تا در دل آن قدم بگذاری. اما اولین گام در رودخانه همیشه سخت است؛ آب سرد به پاهایت میخورد و احساس ترس از سردی آن وجودت را فرا میگیرد. این ترس، در حقیقت همان احساسهایی است که در برابر مشکلات زندگی به سراغمان میآید. اما همچنان باید به جلو حرکت کنیم، چون در عمق هر چالشی، درسی است که باید بیاموزیم.
با هر قدمی که به جلو میروی، فشار آب بیشتر میشود. گاهی فکر میکنی که دیگر نمیتوانی پیش بروی و خواستهات از عبور، فقط بازگشت است. اما وقتی به یاد میآوری که هیچ رودخانهای بدون جریان نخواهد ماند، به خود میگویی که باید به پیش رفت. زندگی همینطور است؛ هر مانع و چالشی که در برابر آن قرار میگیری، اگر از آن عبور کنی، به جایی میرسی که خودت را بهتر و قویتر از قبل خواهی یافت.
در میانهی رودخانه، که جریان شدت میگیرد، چیزی در درونت به تو میگوید که باید ایستاده و به جلو بروی. در این لحظههاست که تفاوت بین کسانی که از مشکلات فرار میکنند و کسانی که در برابر آنها میایستند، آشکار میشود. وقتی به دیگر سوی رودخانه میرسی، دیگر آن ترسها و تردیدها در تو وجود نخواهند داشت. عبور از رودخانه، نه تنها عبور از یک جریان آب است، بلکه عبور از مشکلات زندگی است.
رودخانه برای من نماد عبور از ترسها، چالشها و تردیدها است. زمانی که از آن عبور میکنی، به خود آموختهای که باید در برابر جریان زندگی ایستادگی کرد. این عبور، تجربهای است که در دل آن، قدرت درونی خود را کشف میکنی. هر گامی که در رودخانه برمیداری، به تو نشان میدهد که هیچ چیزی نمیتواند مانع حرکت و پیشرفت تو شود.
موفق باشیی تاج بده لطفا ✨️